معتصم مرد عرب را طلب نمود در حالى كه دستمالى جلوى دهان داشت - كه مبادا خلیفه از بوى سیر و پیاز دهانش بدش بیاید - وارد شد. خلیفه گمان كرد كه حرف وزیر درست است . نامه اى به یكى از عمالش نوشت كه به رسیدن نامه به دست تو گردن آورنده نامه را بزن . نامه را به آن مرد عرب داد و گفت : برو فلان شهر و به فلانى بده .
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: مکافات عمل، حسد، حسود، سزا، پاداش، جزای حسود، شرارت،
- لینکهای مرتبط: مکافات عمل ( پاداش شایان ) ، مکافات عمل (ایمن مباش از حتی حرف) ، مکافات عمل ( مرگ زیات در تنور ) ، مکافات عمل (جزای قاضی ناصبی) ،
-