ساری,گاهنوشتهای محمود زارع:درخت همچو خویش استاده است به تمامت قامت استوارخویش ...
برهان سلامت و ستادگی ، همان استادگی اش است . چون ایستاده است ، پس حق و عدل همراه و قرین وی بوده است .
اگرکژی داشت نه درختی می شد در منظره گاه و نه عمری داشت که درختش نامند و نه رختی داشت که برگینه اش خوانند ... !

روزگاری شنیده و پیشتر خوانده بودم که آفتاب آمد دلیل آفتاب !
تداعی ها که چه کارها نمی کنند ، آفتابی است که آفتاب شده اندش !
گرمی پاشید نا به هنگام بود ، وانگه اگر آفتابش نبود و تابش نبود ... !

- سزاوار صحبت خداوند ...
- ذلیل درگاه کریم , عزیزتر از همه کس
- رستگاران , خود را نستایند !
- خدا در دل مینگرد
- انواع شرک
- مقام محاسبت در قیامت
- مقام سؤال و اظهار حجّت در قیامت
- مقام سیاست در عالم قیامت
- تجلی ...
- توحید عارفان
- توحید,سرّ معارف و مایه دین
- یک نگاه دیگر به شرک
- همسایگان قرآنی !
- آیا واقعا متدین هستی ؟!
- لن ترانی و سه نگاه متفاوت !!
- راه بزرگان نارفته , حال بزرگان خواهى ؟!!
- خداوندی که بر مستضعفان آسان میگیرد
- بی مراعات بی مروتست
- توبه , راهی که دوست مفتوح دارد !
- خدای بخشاینده گنهکاران
- خدای نوازنده یتیمان
- خداوندا! اكنون كه برگرفتى بمگذار !
- تا كى آواز آید كه بیامرزیدیم مندیش !
- خداوندا !چه بود كه یك بار خود خوانى ؟!
- ظالمین نهایتا رسوا و بی یاور شده و در خذلان خواهند افتاد!
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: محمود زارع، ایستادگی، تداعی، حق، عدل،
- لینکهای مرتبط: سزاوار صحبت خداوند ... ،
-