
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهــری و تو نوری تو عشقــی و تو جانــی
تا آتش جانم را بنشینــی و بنشانـــی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشــم ترا مانم تو اشک مــرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتـــش ســودایـــت دارم مـــن و دارد دل
داغی که نمی بینی دردی که نمـــی دانی
دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپــارم
کام از تو و تاب از مـــن نستانــــم و بستانـــی
ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟
روی از من ســــر گــــــردان شاید که نگـــــردانــــی

... شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد
... بی تشویش مرگ
... دیو خوش طبع به از حور گره پیشانی... گوهر ها و خرمهره ها ... !
... فــــرات ؛ شرمنده ترین آب ... !... او را خود التفات نبودش به صید من
... ای دل چه اندیشیده ای ...
... امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را
... هدایای سوخته ... !
... یــــــارم .... !
... دل حرم خداست ...
... نعمت خدا و زیبایی ...
... خدای زیبا و دوستدار زیبایی
... گل عزیز است ...
... آرش کمانگیـــر
... مکن بیگانگی با ما ...
... جانا به غریبستان چندین به چه میمانی
... در دل شب خبر از عالم جانم کردند
... نفسم گرفت از این شهر ...

نامه امام علی (ع) به محمد بن ابی بکر و اهالی مصر
جام جهان نما ؛ شمس مغربی (1)
نصایح مولا امیرالمومنین به امام حسین (ع)
السائر الحائر (3)
السائر الحائر (2)
نقشه منطقه ای پیش شماره های تلفن همراه
حقیقة الحقایق
نازنین از عشق مردم ناز تا کی میکنی (دو اثر از استاد اسحاقی) + دانلود
رساله مشواق فیض کاشانی (04)
السائر الحائر (1)
عشقم و امیرم آقا حسین بن علی است
حسین (ع) نیز خود چو باران است!
ترنمی شعرگونه (بی نام ؛ بی سر ) پیکش مولا حسین جان
رساله مشواق فیض کاشانی (03)
نگهداری و زایش داعش !
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (10)
مکر الهی است که مستکبران با دست خود تحقیر شوند
زهد و ریا و زاهد ریایی
نشانه ها را دریابید ! (01)
وحدت وجود یا وحدت موجود (5)
هرگز نمیشد باورم (سالار عقیلی) + دانلود
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (09)
شهرت بی ظرفیت آفت است
یوسفان از رشک زشتان مخفی اند
رساله مشواق فیض کاشانی (02)
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (08)
رساله مشواق فیض کاشانی (01)
حدیث حقیقت
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (07)
ریشه وهابیت
وحدت وجود یا وحدت موجود (4)
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (06)
وحدت وجود یا وحدت موجود (3)
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (05 )
The Beginning of Revelation
بعثت پیامبر شریعت سمهه و سهله و بیضاء حضرت محمد (ص)مبارک
وحدت وجود یا وحدت موجود (2)
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (04 )
وحدت وجود یا وحدت موجود (1)
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (03 )
مکافات عمل (نتیجه تمسخر کردن)
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (02 )
اوصاف الاشراف خواجه نصیر (01 )
مکافات عمل (تبدیل آب شیر به سیل)
ائمه اثنی عشر
اسب
عوعوی سگان آل سعود هم بگذرد !
مکافات عمل ( انعکاس اعمال )
چند کلمه از امیر کلام علیه السلام
خلقت بی نقص الهی
توجه: استفاده از تصویر برای سایتها و وبلاگها بدون انجام تغییر آزاد است؛ کپی برداری از متن با ذکر نام و درج لینک بلامانع میباشد. برای تبادل لینک بعد از برقرای لینک تارنمای ما؛اطلاع دهند تا بررسی شود.
- برچسب ها: شعر، غزل، رهی معیری، طالب، دوستی،
- لینکهای مرتبط: مکن بیگانگی با ما ... ، نفسم گرفت از این شهر ... ، زاهد چو از نماز تو کاری نمی رود ... ،
-
شوق موسایم، سر کوی ادب، گم کردهای
باد گلزار خلیلم، شعله دارم در بغل
نالهٔ ایوب دردم، راه لب گم کردهای
میکند زلفت منادی بر در دلها که من
گوهر خورشید در دامان شب گم کردهای
گوهر یکتای بحر دودمان دانشم
لیکن از ننگ سرافرازی، لقب گم کردهای
ای بهائی! تا که گشتم ساکن صحرای عشق
در ره طاعت، سر راه طلب گم کردهای

ساقی بده پیمانه ای ز آن می که بی خویشم کند
بر حسن شورانگیز تو عاشق تر از پیشم کند
زان می که در شبهای غم بارد فروغ صبحدم
غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند
نور سحرگاهی دهد فیضی که می خواهی دهد
با مسکنت شاهی دهد سلطان درویشم کند
سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا
وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند
بستاند ای سرو سهی سودای هستی از رهی
یغما کند اندیشه را دور از بد اندیشم کند

یک دمک، با خودآ، ببین چه کسی
از که دوری و با که هم نفسی
ناز بر بلبلان بستان کن!
تو گلی، گل، نه خاری و نه خسی
تا کی ای عندلیب عالم قدس!
مایل دام و عاشق قفسی؟
تو همایی، همای، چند کنی
گاه، جغدی و گاه، خرمگسی؟
ای صبا! در دیار مهجوران
گر سر کوچهی بلا برسی
با بهائی بگو که با سگ نفس
تا به کی بهر هیچ در مرسی